غلامحسین شافعی، رئیس اتاق ایران در یادداشتی با نگاه به الزامات عصر حاضر، کشورهایی را قدرتمند توصیف میکند که ثروت خود را در مسیر رهبری جهانی در دانش و اطلاعات صرف میکنند.
بیش از سه دهه از انتشار کتاب «جابهجایی در قدرت: دانش، ثروت و خشونت در آستانه قرن بیست و یکم» نوشته آلوین تافلر (۱۹۲۸ تا ۲۰۱۶) نویسنده شهیر و آیندهنگر آمریکایی (ترجمه شهیندخت خوارزمی) میگذرد. تافلر با تقسیم زندگی نوع بشر به سه مرحله متکی به زور بازو، سرمایه مالی و دانش، ظهور علوم رایانه را طلیعه ورود بشر به عصر دانش دانست.
به باور تافلر، دانش و دانایی مهمترین ابزار قدرت هستند و با پیشرفت شتابان فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی، پول و زور هر دو بدون دانایی رنگ میبازند و با آن جان میگیرند. مهمترین ویژگی دوره جدید، اتکای روزافزون به اطلاعات و دانش و مبادله آن است و کشورهایی قدرتمند هستند که رهبری جهانی را در دانش و اطلاعات در دست داشته باشند. از دیگر ویژگیهای خاص این دوره میتوان به پیچیدگی، سرعت، نوآوری، خلاقیت، انعطافپذیری، دسترسی به دادههای عظیم، هوش مصنوعی، واقعیت مجازی، اقتصاد دیجیتال و بیوزن اشاره کرد.
همه با این ضربالمثل چینی آشناییم که «اگر میخواهید گرسنهای را یک روز سیر کنید به او ماهی بدهید، اما اگر میخواهید همه عمر گرسنه نباشد به او ماهیگیری یاد بدهید.» ماهی دادن به آدم گرسنه یعنی او را به خود وابسته کردن؛ اما با آموزش ماهیگیری امکان توانمند شدن و زندگی مستقل داشتن را خواهد یافت.
در عصر دانایی و اقتصادهای دانشبنیان باید به آن ضربالمثل قدیمی چیزهای دیگری هم اضافه کرد. اگر بتوانیم روشهای بهتری برای صید ماهی یا پرورش ماهی، تغییر دادن ماهی (به کمک مهندسی ژنتیک)، بازاریابی و فروش ماهی، یا جلوگیری از صید بیرویه ماهی ابداع کنیم، خواهیم توانست به افراد بسیار زیادی غذا بدهیم، زیرا این روشها تقریبا بدون هیچ هزینهای قابل کپیبرداری و گسترش در سراسر جهان است.
با ابداع و نوآوری امکان ثروتمند شدن صاحب ابداع و نوآوری نیز وجود دارد. به واقع در عصر حاضر، ایدهها و دانشهای جدید، بیش از حجم پسانداز و سرمایهگذاری یا حتی آموزش، کلید خلق ثروت هم برای بنگاههای بزرگ و کوچک خصوصی و هم کل ملتها هستند. به عبارت دیگر، منافع عظیم غیرقابل محاسبه آنها، شبیه یک کالای عمومی، نصیب همگان میشود. البته در پسزمینه آن به شرایط و بسترهای خاصی با عنوان قواعد پیچیده بازی نیاز است که با اصطلاحاتی مانند حکمرانی خوب، حاکمیت قانون، تدبیر سیاسی و از این قبیل بیان میشود.
پس کلید رشد اقتصادی بلندمدت و ثروتمند شدن جوامع را باید در پیشرفت مداوم فناوری و اقتصاد دانشبنیان جستوجو کرد؛ اما اینها چیزهایی نیستند که خود به خود محقق میشوند. انسانها زمانی حاضر میشوند وقت و انرژی و سایر منابع کمیاب خود را به پژوهش و اختراع و کشف فناوریها اختصاص دهند و در دانشهای نو سرمایهگذاری کنند که بازارهای در حال گسترش فرصتهای جدیدی برای کسب سود ایجاد میکنند و نهادها و قوانین مناسب مانند نظام ثبت اختراع، حافظ حقوق مالکیت معنوی آنها باشند.
آنها نیازمند دسترسی به منابع جدید دانش و مشوقهایی برای سرمایهگذاریهای پرهزینه در سرمایه انسانی هستند. در اقتصادهای موفق و پررونق، این دولتها هستند که زیرساختهایی فراهم میکنند تا رشد بازارها، امنیت حقوق مالکیت و توسعه سرمایه انسانی بدون تشویق به رانتجویی تسهیل شود. به گفته هرناندو دسوتو، اقتصاددان پرویی و نویسنده کتابهای «راه دیگر» و «راز سرمایه»، اینها رمز و رازهای چگونگی کامیابی و ثروتمند شدن جوامع بشری هستند که تاکیدی مجدد بر نقش نهادهای خوب برای رشد اقتصادی و جلب توجه به نقش یک شخصیت عمدتا نادیده گرفته شده به نام کارآفرین (آنتروپرونور) است.
براساس طبقهبندی مجمع جهانی اقتصاد برای توسعه اقتصادی کشورها که در شاخص رقابتپذیری جهانی ارائه شده است، ۳ مرحله داریم:
مرحله اول: اقتصادهای عوامل طبیعیمحور (کشاورزی معیشتی و کسبوکارهای استخراج منابع با اتکای شدید به نیروی کار غیرماهر و منابع طبیعی)
مرحله دوم: اقتصادهای کاراییمحور (که دایم رقابتیتر میشوند و فرایندهای تولید کاراتر و کیفیت محصول بهتر میشود)
مرحله سوم: اقتصادهای نوآوریمحور (توسعهیافتهترینها کشورهای جهان با کسبوکارهای دانشبنیان و گسترش بخش خدمات)
اقتصاد ایران که مدت زیادی در حال گذار از مرحله اول (منابع طبیعیمحور) به مرحله دوم (کاراییمحور) بود، خوشبختانه در سالهای اخیر وارد مرحله دوم شده است که بیانگر رقابتیتر شدن و کارایی بیشتر است؛ اما هنوز راه درازی تا تبدیل شدن به اقتصاد نوآوریمحور دارد.
مجمع جهانی اقتصاد همچنین در گزارش«ریسکهای جهانی» سال ۲۰۲۲ با نظرخواهی از ۱۲ هزار مدیر بنگاه اقتصادی در ۱۲۴ کشور از آنها خواسته است تصور و ادراک خویش از ریسکهای ملی در کشور خود را از بین ۳۵ ریسک فهرستشده بیان کنند.
پرسش این است که «به نظر شما ریسکهای با تهدید جدی بر کشور شما طی دو سال آینده کدامها هستند؟» ۵ ریسک برتر و اصلی که مدیران شرکتهای ایرانی برای ایران برشمردند عبارتند از: بحرانهای اشتغال و معیشت، سرخوردگی گسترده جوانان، رکود اقتصادی طولانی مدت، بحران منابع طبیعی و از دست دادن تنوع زیستی و فروپاشی اکوسیستم.
برای اینکه از سقوط هر چه بیشتر کشور در گرداب نابهسامانی و آیندهای تیرهوتار جلوگیری کنیم به اقتصاد قوی و تابآور و کاهش ریسکهای فوق نیاز داریم. یکی از ابزارهای ضروری در این مسیر، همکاری سازنده و ثمربخش بین دولت و بخش خصوصی در افقی بلندمدت است. در همین راستا، کمک و پشتیبانی دولت به شکل بسترسازی برای رونقگیری بیشتر فعالیتهای تولیدی «دانشبنیان و اشتغالآفرین» توسط کارآفرینان و سرمایهگذاران بخش خصوصی ازجمله عوامل اصلی تحقق عملی شعار امسال خواهد بود.
لینک خبر